خلاصه رمان

 

دانلود رمان داماد اجاره ای اختصاصی یک رمان دختر قصه ما برای ادامه تحصیل رفته اتریش الان هم که داره برمیگرده باباش اصرار داره که با پسر شریکش ازدواج کنه اما راحیل دوسش نداره به خاطر همین با دخترعمو و پسرعموش تصمیم میگیرن که کسی رو برای چن وقت به عنوان شوهر راحیل استخدام کنن

 

 



انجمن نودهشتیا

خلاصه رمان:

دانلود رمان نت موسیقی عشق اختصاصی یک رمان داستان در مورد یک گروه دانشجوی مسیقی هست که برای پایان نامشون مشغول به تمرین، برای یک اجرای زنده ی موسیقی سنتی هستند. در این بین برای یکی از اعضا حادثه ای پیش میاد . نکته: موضوع اصلی داستان یکم دیر شروع می شه. ولی در این بین اتفاق های باحالی میوفته. خواهش می کنم یکم صبور باشید، یکم تحمل کنید موضوع اصلی شروع بشه.

 

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

نام کتاب: لیلی سر به هوا

نویسنده: عاطفه شعبان پور

ژانر: عاشقانه، مذهبی، اجتماعی

خلاصه:

عشقی زیبا که سال ها دون سینه ی دختری ریشه بسته و قصد ترک کردن او را ندارد، عشقی که زندگی دخترک را دگرگون کرده و او را محجبه می کند. دخترک عقیده دارد باید هرکاری از دستش بر می اید برای رسیدن به عشقش انجام دهد که بعد ها در کنجی خلوت با کوهی از پشیمانی تنها نماند.

سنگ های زیادی در میان چرخ این عاشق گذاشته شده اما با نیروی قوی عشق تک تک آن ها از میان برداشته خواهند شد. مردی مغرور که دل به دخترک داده اما دریغ از یک نشانه که به او بفهماند تا این قدر عذاب نکشد. تمام سختی هایش یک طرف، ماجرای عاشقی صمیمی ترین دوستش را کحا دلش بگذارد؟

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

خلاصه شم از این قراره که ماهان ( دختره ولی خودشو شبیه پسرا می کنه( به دلایلی) ) طی اتفاقاتی مجبور می شه به عنوان دانش آموز وارد مدرسه دبیرستان پسرانه ای بشه و بعد از گذشت یه مدت پسری به اسم یوسف ادیب رو به!! ( فکر کن چه شود)

از یه طرف دیگه نیروی پلیس توسط جاسوساش متوجه این قضیه می شن و برای جلوگیری از این اتفاق دو سروان به نام علیرضا و سامان مامئر می شن که به عنوان دانش آموز وارد همون مدرسه و کلاس بشن تا ماهان رو زیر نظر بگیرن!( یه جورایی اونو بپان) بعد از مدتی سامان متوجه میشه که

داستان از زبان سوم شخص؛ ماهان، علیرضا و سامان گفته میشه!!

 

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

نام رمان: در نگاه اول

نویسنده:nasim.M

ژانر: عاشقانه

خلاصه:

عشق! چیزی نیست که خودمون دنبالش می ریم. عشق چیزی هست که خودش یواشکی سراغمون میاد!  نمی فهمیم چطور و کجا این اتفاق می افته! یک حسی بهت دست می ده. وقتی که نزدیکش میشی. آروم میشی! نگاهش می کنی و می گی چقدر لبخندهاش به دل می شینه!

ولی یک روزی، یهویی اتفاقی پر از معما می افته که مجبور به ول کردن اون شخص می شی و می ری! خیلی بده دل خودت و دل کسی که دوستت داره بشکنه. فقط به خاطر یک اتفاق! اون یک اتفاق همه چیز رو  به هم می ریزه. عشق رو از بین می بره نفرت رو به وجود می یاره! ولی چرا؟ چرا واسه ی همه عاشق ها قراره همچین اتفاق هایی بیافته؟

 

www.98ia.ir



انجمن نودهشتیا

خلاصه رمان: ترسناک: تا حالا به جن فکر کردی؟ شده تنهایی بری قبرستون و حس کنی یکی داره بهت نزدیک می شه؟ شده توی یه روستای متروکه پا بزاری؟ جایی که صبح یه بهشته اما شب از جهنم هم جهنم تره!

یه کمی فکر کن.

اگه اجنه بتونن پا توی دنیا ما ادما بزارن چی می شه؟ شاید همین الان یکی کنارته! داره با لبخند بهت نگاه می کنه! داره فکر می کنه چطور قلبو از سینه ات بیرون بکشه. دنیای ما آدما قانون داره .

اما تا حالا به قانون دنیای اجنه فکر کردی؟

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

نام دلنوشته: قایق کاغذی

نام نویسنده: فرزانه فرجی

ژانر: عارفانه و عاشقانه

مقدمه:

چه آروم و ساکت، رد می شی از دل رودخونه.!

بی اهمیت به سنگ هایی که به طرفت پرتاب می شه، می گذری و آروم می ری.

چه راحت و بی صدا می گذری از دل رودخونه.!

بی توجه به مانع های رو به روت راه رو برای خودت باز می کنی و راحت می ری.

از یه کاغذ نازک درست شدی اما دلت مثل دریاست قایقم.

کاش من هم مثل تو بودم ای قایقم

سبک و آروم رد می شدم از بین مردم.

تو با وجود کوچیک بودن دلت مثل یه دیاست قایقم.

 

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

خلاصه رمان:

دانلود رمان آنشرلی اختصاصی نودهشتیا ساریسا دختری است که در خانواده ای با تفکرات قدیمی  زندگی می کنه و او از کودکی از عیبی که به نظر خودش بزرگه داره رنج می بره ولی در این بین خانوادش مجبورش می کنن که با پسر دوست پدر بزرگش ازدواج کنه . پایان خوش

 

www.98ia.ir


انجمن نودهشتیا

به نام خدا

نام داستان: جنگ اتحاد ( جلد دوم گرگ زاده)

نام نویسنده: آرمیتا مشایخی

ژانر» تخیلی _ معمایی _ عاشقانه

خلاصه:

نورا؛دختری از دیار روستایی ها اما با ماهیت غیر روستاییش، بعد از رفتن به جنگل سیاه حقیقت بزرگ زندگی اش را فاش شده در برابر خود دید.حقیقتی که از نیرویی شگرفت سرچشمه می گرفت و چاره ای جز کنترل آن قدرت برای دخترک وجود نداشت.

ذهنش در این هل و ولا سوالاتی را در گوشش طنین می انداخت که از پاسخ دادن آنها عاجز بود.ایا می توانست با وجود دشمنانی که بر سر و روی سرنوشتش چنگ می انداختند خود را برای نجات زندگی زیر و رو شده اش به انجمن سیاه ثابت کند؟ ایا قادر تا قدرتی که به تازگی به ان پی برده بود مسلط شود؟

 

www.98ia1.ir


انجمن نودهشتیا

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش روانشناسی ,شخصیت شناسی , مقالات صوتی روانشناسی , کسب و کار اعتیاد شناخت درمان Nalax7b5jf situs خرید و قروش ریموت کنترل جرثقیل چت روم چت برگ بهترین چت روم فارسی چت روم موبایل سایت رسمی روستای جهیزدان تی تی دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. فعلا هیچی Nataliaejplb80 webbplats